استقلال

این وبلاگ برای ابی ها است پس شما قرمز عزیز واردنشوید

استقلال

این وبلاگ برای ابی ها است پس شما قرمز عزیز واردنشوید

مصاحبه تبیان با طالب لو

گفتگو با وحید طالب لو(دروازه بان استقلال)


بیوگرافی

نام: وحید

شهرت: طالب لو

متولد: 5/3/1361

پست بازی: دروازه بان

شماره پیراهن:30

در مورد خودت

عشق به فوتبال مرا به این کار کشاند. از همان کودکی عاشق دروازه بانی بودم. در کوچه پس کوچه ها و با توپ لاستیکی دنبال دروازه بانی بودم. همیشه دست و پایم زخمی بود. لباس سالم نداشتم و این مسئله ناراحتی زیادی برای من در خانواده ایجاد کرده بود. هر چند که پدرم مشوق من محسوب می شد و اصولاً او بود که مرا به این کار تشویق می کرد. دوست داشتم که روزی بزرگترین دروازه بان ایران باشم. اکنون در تیم بزرگی چون استقلال عضویت دارم. حضور در تیم ملی آرزوهای مرا تکمیل کرد. هر چند که هنوز در آغاز راه بزرگی هستم.

در مورد استقلال

از همان دوران کودکی استقلالی بودم به رنگ آبی علاقه داشتم. بازیهای این تیم را تعقیب می کردم. به هنگام تماشای دیدارهای تیم استقلال حس می کردم خودم درون دروازه این تیم ایستاده ام. روزی که به تیم استقلال راه پیدا کردم، پنداری آنکه به دنیای دیگری پا گذاشته ام. زمانی که برای اولین بار در درون این تیم قرار گرفتم، زانوهایم می لرزید، از درون درحال جوشیدن بودم. هرگز فکر نمی کردم که وحید طالب لو درون دروازه استقلال ایستاده است. آن شب تا صبح خوابم نبرد.

در مورد تیم ملی

هر بازیکنی آرزو دارد که روزی به پیراهن تیم ملی برسد. از اینکه در ایام جوانی به این پیراهن عزیز و شریف دست یافتم خدا را شکرگذار هستم. با رنج فراوان به پیراهن تیم ملی رسیده ام. می خواهم آن را با جان و دل حفظ کنم. پیراهن تیم ملی را ساده به دست نیاورده ام که آن را ساده از دست بدهم.

در مورد لیگ برتر

لیگ برتر محل شکوفایی استعدادها است. اگر لیگ برتر وجود نداشت وحید طالب لوها به این سادگی و به این زودی رشد نمی کردند. لیگ را باید قبول کرد. لیگ را باید پذیرفت و برای آن ارزش قائل شد تا استعدادها هرگز در نطفه باقی نمانند. به اعتقاد من به جای انتقاد از لیگ باید نقاط مثبت آن را مطرح کرد تا فضا برای آینده سازان همچنان باز شود.

در مورد جام جهانی

هر چه به جلو حرکت می کنیم، وظایف سخت تر و دشوارتر می شود. کار تمرینات سنگین تر شده است و اکنون باید به گونه ای کار کرد که ویژگیهای حضور در جام جهانی را پیدا کرد. جام جهانی تکمیل کننده آرزوهای یک ورزشکار است. من که در ایام جوانی به تیم ملی رسیده ام، می خواهم همراه تیم ملی به جام جهانی راه یابم. اگر این سعادت نصیبم شود، می کوشم تا نظر مربی تیم ملی را برای حضور در درون دروازه جلب کنم. من هنوز جوان هستم و جام جهانی دوره های بعد را زیر نظر دارم. من فکر می کنم که یکی هست که مرا دوست دارد و این دوست داشتن را حس می کنم و حال عزم و اراده خودم است که لیاقت را به تصویر بکشانم و در چند دوره از جام جهانی حضور یابم.

در مورد قهرمان لیگ

هر تیمی در صورت دستیابی به مقام قهرمانی در لیگ برتر، بزرگترین افتخار را به دست آورده است. زیرا سطح مسابقات بالا و رقابت ها سخت و فشرده شده است. اما در این میان اعتقاد من این است که تیم استقلال در این دوره به آن درجه از شایستگی راه یافته تا بر بام قهرمانی لیگ تکیه بزند. قهرمانی لیگ پنجم را به حساب تیم استقلال بگذارید. در غیر این صورت باید گفت: اتفاق ناگواری پیش آمده است.

در مورد شماره پیراهن

شماره 30 را به این دلیل انتخاب کردم چون احساس می کنم که کسی برای آن دورخیز نمی کند. گذشته از آن بر درشتی هیکل تاثیر می گذارد. اصولاً شماره 30 نمره خوبی است که می تواند بر عمر ورزشی ام بیفزاید نکته خاصی که بخواهم در مورد آن صحبت کنم وجود ندارد.

در مورد داوران لیگ

داوران فوتبال از زحمتکشان قابل اعتماد فوتبال محسوب می شوند. به اعتقاد من رشد داوران با رشد لیگ برابری ندارد. باید فضای اعتمادسازی را فراهم ساخت تا داوران به مانند لیگ حرفه ای رشد پیدا کنند. گذشته از آن داوران فوتبال کشورمان از بهترین داوران آسیا هستند که این بهترین ها به جام جهانی هم راه پیدا کرده اند. بنده اعتقاد دارم به دلیل ظرافت کار داوران که باید در آن واحد بزرگترین قضاوت را به جا آورند، اعتراض کار معقولی نیست و اصولاً اعتراض به آن نمی تواند زیبنده باشد.

طالب لو

طالب لوطالب لو

 

طالب لو

 

طالب لوطالب لو

طالب لو

 

 

 

طالب لو

این پسر دوست داشتنی

 
از پله های سنگی ورزشگاه بالا می رود، به یکباره از هوای تاریک تونل ورزشگاه که چشمانش به آن عادت کرده، روشنایی را حس می کند. صدای تشویق تماشاگران هر لحظه بیشتر از قبل به گوشش می رسد. قلبش تند می زند. دست خودش نیست! به نزدیکی چمن که می رسد، ناخداگاه به سمت زمین خم شده و بوسه ای بر چمن می زند. یکبار منصوریان می گفت: (( بوسه ای که بر چمن می زنیم، استرس را از بین می برد و به ما آرامش می دهد. )) پس مطمئناً این مساله در مورد وحید طالب لو هم صدق می کند!
در صف بازیکنام می ایستد، به هواداران خیره می شود و سوره های مقدس قرآن را گوش می دهد.
 آری! وحید طالب لو! در مورد بازیکنی صحبت می کنیم که ره صد ساله را در یک شب طی کرد و امروز دروازه بان اول پسران آبی پایتخت و شاید تیم ملی به حساب می آید!
وحید طالب لو آنقدر دوست داشتنی و با اخلاق است که وقتی در مورد او قلم می زنیم، لبخندی بر لبانمان جا خشک می کند.
وحید طالب لو اگر امروز محبوب است و موفق، اگر سنگربان قفس توری آی پوشان پایتخت دوست داشتنی است و مورد اعتماد، فقط و فقط یک مساله باعث آن است! او در کنار خصوصیات بالای فنی اش که همه بر آن مهر تایید می زنند، اخلاقی مثال زدنی دارد.
 
 

 
 
نقطه آغاز
 
شب قبل از بازی با استرس و دلهره روی تخت دراز کشید. به فردایی فکر می کرد که برایش حکم تایین آینده را داشت! آینده ای که می توانست با یک بازی قابل قبول، رویایی باشد و با یک اشتباه کوچک....
کادر فنی خبر بازی در برابر سپاهان را به او داده بودند. بلاخره وقت موعود فرا رسید و وحید طالب لو با قیافه ای در هم که نشانگر استرس در وجودش بود وارد زمین شد.
 
گزارشگر بازی با تعجب چند باری لیست بازیکنان را زیر و رو کرد و گفت: (( امیر قلعه نوعی ریسک بزرگی کرده و نام دروازه بان جوان تیمش را به عنوان بازیکن فیکس رد کرده است. وحید طالب لو، امروز دروازه بان استقلال است. ))
 
همان لحظه دوربین طالب لو را نشان داد که آهسته به سمت دروازه می رفت.
نود دقیقه پر التهاب تمام شد و اینک همه او را می شناختند! وحید طالب لو امتحان سختی را با موفقیت به پایان رساند و آن روز برایش به تاریخ پیوست.
 

             

طالب لو از کودکی تا امروز
 
در تهران متولد شد. روز 5 خرداد سال شصت و یک، وحید طالب لو در تهران به دنیا آمد. همیشه پدر را الگوی خود می داند. هم از نظر فنی و هم از نظر اخلاقی. حسین طالب لو، پدر وحید هم یک دروازه بان بوده است. وقتی از طالب لو بپرسید چرا پست سخت و دشوار دروازه بانی را انتخاب کردی، محکم و استوار می گوید: (( چون پدرم دروازه بان بود!))
روز به روز بزرگتر می شد و فعال تر از قبل. فوتبال را از همان ابتدا آغاز کرد و به قول خودش، چون طالب لوی بزرگ دروازه بان بود، او هم به این پست روی آورد.
 
وحید فوتبالش را در سن 14 سالگی و از تیم فجر کرج آغاز کرد. کرج شاید زادگاه اصلی طالب لو نباشد، اما او بیشتر سالهای عمرش را در این شهر سپری کرده است. او خانواده و مخصوصاً پدرش را مشوق اصلی خود می داند. اگر امروز دروازه بان اول ایران است؛ راه پدر را ادامه داده و چه زیباست وقتی طالب لوی بزرگ، بازی خوب پسرکش را می بیند و لذت می برد.
 
اگر امروز وحید طالب لو پله های ترقی را یکی یکی طی می کند، تنها دلیلش پشتکارش به شمار می رود. او از همان سالهای کودکی تمریناتش را آغاز کرد و هر بار که یک رده بالاتر می رفت؛ به هدفش نزدیکتر می شد. او خودش را مدیون خانواده می داند. خانواده ای که همیشه پشتوانه او بوده اند.
  
اعتقادات مذهبی
 
ماههای رمضان، روزه اش را مرتب می گیرد. نمازش قضا نمی شود، حتی با مشغله زیاد و تمرینات متعدد!
اعتقاد دارد همیشه خدا همراهش است. در سختی ها؛ خوشی ها، پیروزی ها و حتی شکست ها. وقتی در زندگی به مشکلی برخورد می کند، مشورت با بزرگان را فراموش نکرده و همیشه راضی به رضای خداست.
 
وقتی نزدیک به دروازه می شود، آرام آرام جلو می رود، روی خط دروازه قدم می زند و آیه می خواند و به تور دروازه ای که قرار است از آن حفاظت کند، فوت می کند.
همه جا خدا را نزدیک به خودش می بیند. وحید می گوید: (( وقتی به این فکر می کنم که خدا چقدر به من نزدیک است، احساس آرامش می کنم. ))
 
 

  

زندگی روزانه
 
اگر می خواهید از زندگی روزانه وحید بدانید باید به شما بگوییم که در اوقات فراغت مطالعه می کند، فیلم می بینید و به گفته خودش پلی استیشن بازی می کند! در بین دروازه بان های خارجی پیتر چک و جیانلوجی بوفون را بیشتر از بقیه دوست دارد. تیم خارجی مورد علاقه اش هم چلسی است! هم اینکه رنگ پیراهنش آبی است و هم یکی از دروزاه بانان مورد علاقه اش در این تیم مطرح انگلیسی توپ می زند.
 
اهل مد روز است. نزدیکانش او را شیک پوش خطاب می کنند. اگر دنبال مارک پوشاک مورد علاقه وحید هستید، دنبال نام هایی نظیر زارا، ورساچی، لاکوست و روزتی بروید!
 
سینما را دوست دارد؛ اما می گوید شرایطش اقلب محیا نمی شود و باید فیلم های مورد علاقه اش را با چند ماه تاخییر در خانه ببیند!
موسیقی گوش می دهد و محمد اصفهانی و استاد افتخاری از خوانندگان مورد علاقه او به حساب می آیند!
 
هوادار هواداران است!
 
او را عقاب جدید آسیا صدا می زنند. هواداران استقلال لقب کاسیاس را برای وحید خودشان انتخاب کرده اند. البته یکی از هواداران می گفت: (( به کاسیاس می گونید طالب لو!))
به یکی از محبوب ترین بازیکنان استقلال تبدیل شده و خودش را مدیون میلیون ها هوادار استقلال می داند.
او گرچه از باشگاه پرسپولیس پیشنهاد خوبی داشت، اما به خاطر هواداران جواب منفی را انتخاب کرد تا پیراهن شماره یک استقلال را بر تن کند.
 
وحید طالب لو هوادار هواداران است!
 

 

سکانس آخر
 
وقتی از او بپرسید چه آرزویی داری؟ بار دیگر محکم می گوید: (( آرزو نه! هدف دارم!)) آن وقت باید بپرسیم چه اهدافی؟ طالب لو دوست دارد اولین دروازه بان لژیونر ایرانی باشد! شاید اگر وحید طالب لو در جام جهانی.... نه! وحید برای لژیونر شدن فرصت های زیادی خواهد داشت. او تا به حال خواسته و به آرزوهایش رسیده است.
امروز آرزویی ندارد، اما با پشتکار فراوان به اهدافش که یکی دیگر از آنها فیکس بودن در تیم ملی است، خواهد رسید!
او وقتی از جوانان به بزرگسالان استقلال آمد و طی 2 سال به دروزاه بان اول این تیم بزرگ ایران تبدیل شد، لیاقت خود را به رخ همگان کشید!
پس او نه تنها می تواند یک لژیونر باشد، بلکه می تواند به اسطوره ای جدید در فوتبال ایران تبدیل شود.
 
اگر از امیر حسین صادقی که نزدیک ترین بازیکن و حمید بابازاده که نزدیک ترین مربی به وحید هستند در مورد او بپرسید چیزی جز تعریف و تمجید نمی شنوید!
 
وحید طالب لو را دوست داریم چون دوست داشتنی است. او را از نظر فنی قبول داریم چون
مورد پسند بزرگان است.
پس اینجا به او می گوییم، ((قدر خود را بدان پسر
 
منبع:www.footballmedia.net